سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه احزان شود روزی گلستان ، غم مخور...

دل نوشته ای با رهبر معظم انقلاب از زبان یک نوجوان بسیجی

در حالی به نگارش این مطلب می‌پردازم که خودم، دوستانم و همشهریان عزیزم منتظر قدوم مبارک رهبر عزیزمان به شهر خون و قیام هستم.
گفتم در این فرصتی که پیش آمده و معلم عزیزم هم مرا در انتخاب موضوع انشاء آزاد گذاشته است دل نوشته‌ای با رهبر معظم انقلاب داشته باشم:
سیدعلی، مولای من
از پدر و مادرم شنیده‌ام که می‌گفتند: دیدار آقای خامنه‌ای چنان جذبه‌ای دارد که انسان را ذوب در ولایت الهی می‌کند. نگاه نافذ و پرخیر و برکت ایشان به اذن خدا چنان قلب‌ها را تسخیر می‌سازد که بی‌اختیار اشک از دیدگان آدمی بر روی گونه‌هایش غلطان می‌شود.
از برادرم شنیدم که می‌گفت: فردی با یک نگاه مقام معظم رهبری چنان منقلب و دگرگون شد که اصلاً باور پذیر نبود این همان فرد باشد.
چه بگویم آقا جان! اینها همه سفر قبلی شما به شهر عزیزمان قم را به یاد دارند، ولی من در آن زمان کودکی بیش نبودم، شاید اشکهای مادرم آن زمان تسلی بخش دل من بوده است.
عزیز بهتر از جان، انشاء الله به محض شنیدن زمان حضور سبز حضرتعالی در جمع مردم شهید پرور شهر خون و قیام قم، به همراه دوستانم با گل، شیرینی و قربانی به استقبال خواهیم آمد و خاک پای شما را طوطیای چشمانمان نموده و می‌گوییم:
ای رهبر آزاده ؛ آماده ایم آماده
صلی علی محمد؛ سید علی خوش آمد